چشمان ناپاک!

استفاده درست از نعمت‌هاي الهي به منزله شکرگذاري عملي از خداونده و اين‌گونه شکرگذاري از تشکر زباني بهتره. و برعکس استفاده نادرست از مواهب پروردگار، کفران نعمت محسوب ميشه ولو با زبان هم بارها به‌خاطر اون عطيه از خداوند تشکر کنيم.

اعضاي بدن همه و خصوصا چشم از بزرگترين مواهب خداونده و اگر از اون‌ها در راه رضاي پروردگار استفاده نشه و وسيله گناه قرار بگيره، ناسپاسي پروردگار رو کرديم.

امروزه با شيوع امکانات و تجهيزات جديد از قبيل کامپيوتر، موبايل، شبکه‌هاي ماهواره‌اي و اينترنتي و تسلط  مادي و فرهنگي دنياي کفر بر اين ابزارها هم از جهت ساخت و توليد سخت‌افزاري و هم از جهت توليد محتواي فاسد و مخرب، زمينه براي ارتکاب گناه اعضاء و جوارح، خصوصا چشم بسيار بيشتر از گذشته شده. همه شاهديم که به راحتي و در عرض چند ساعت و يا کمتر چگونه خبر و تصوير هرگونه حادثه‌اي در سراسر جهان پخش ميشه و اين خود به مدد استفاده از تجهيزات روز تمدن بشريه. يکي از علما مي‌فرمودند: با استفاده از تجهيزات روز انسان ميتونه در هر مجلسي اعم از گناه يا ثواب در سراسر عالم به راحتي همونطور که در منزلش نشسته شرکت کنه و در ثواب يا گناه اونا شريک باشه و اين خود وسيله‌ آزمايش بشر امروزه.

شکي نيست که دنياي کفر و خصوصا سردمداران صهيونيست اون با برنامه‌هاي دقيق و تلاش‌هاي شبانه‌روزي و صرف امکانات فکري و مادي فراوان سعي در انحراف فکري و اخلاقي جامعه اسلامي و خصوصا جامعه شيعه دارن. اما اونچه که اهميت داره نقش ما در مواجهه با اين تهاجمه. آيا واقعا ما در مقابل اين دشمن که با سوء استفاده از تمايلات غريزي نوع بشر و تحريک اون با اشاعه فحشا و منکرات در قالب فيلم‌هاي تلوزيوني، سايت‌هاي اينترنتي، نرم‌افزارهاي کامپيوتري و يا کليپ‌هاي سکسي موبايل و...؛ ايستادگي کرده و مي‌کنيم؟ يا با توجيهات بچه‌گونه به راحتي خودمون رو از مقابله با دشمن معاف مي‌کنيم.

چند روز پيش يکي از دوستان پيشم اومد و ازم خواست بهش ياد بدم که چطور با کامپيوتر حافظه موبايلش رو پر کنه. وقتي که گوشي رو به کامپيوتر وصل کردم ديدم که پر از عکس‌ها و کليپ‌هاي ناجوره. خيلي ناراحت شدم و بهش گفتم: فلاني اينا چيه؟ به راحتي گفت: "‌سيد آدم دلش پاک باشه، اينا که چيزي نيست." پيش خودم فکر کردم اين جوون بدتر از عملش، توجيه عملشه که اولا خطاش رو خطا نمي‌دونه، ثانيا با اين فکر انحرافي که آدم دلش پاک باشه ديگه هرکاري که انجام بده مهم نيست، راه رو برا گناه بعدي خودش و ديگران باز ميکنه.

امروزه ناپاکي چشم‌ها متاسفانه گناه شايعي بين ما مسلمونا و شيعيان شده و توجيهات نارواي نفس ما و شياطين انسي و جني هم به گسترشش کمک مي‌کنه. از اين قبيل توجيهات که: اين فيلم که خيلي اشکال نداره؛ اين کليپ که 30 ثانيه بيشتر نيست؛ اين دفعه آخره که اين سايت ... رو مي‌بينم؛ حالا جوونم و فرصت برا توبه هست؛ مردم عملا اين کارا رو انجام ميدن ولي ما فقط هر از گاهي فيلمش رو نگاه مي‌کنيم؛ وقتي ازدواج کردم قول ميدم که همه خلاف‌ها رو کنار بذارم و ... .

صحبت در اين رابطه زياده اما جهت استفاده از محضر قرآن کريم و احاديث اهلبيت عليهم‌السلام براي درمان ناپاکي چشمان، ذکر چند آيه و حديث خالي از لطف نيست.

1-      سوره نور آيه 30 و 31:

{قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلک أزکي لهم ان الله خبير بما يصنعون * و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها ...}

«‌اي رسول ما مردان مومن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از کار زشت محفوظ دارند که اين بر پاکيزگي جسم و جان شما اصلح است و البته خدا به هرچه کنيد آگاهست. * اي رسول ما زنان مومن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند و زينت و آرايش خود جز آنچه قهرا ظاهر مي‌شود بر بيگانه آشکار نسازند...»

 

2-      سوره اسراء آيه 36:

{و لا تقف ما ليس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤلا}

«‌و از آنچه به آن علم نداري پيروي مکن، چرا که گوش و چشم و دل هر يک در کار خود مسؤول است.»

 

3-      سوره غافر آيه 19:

{يعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور}

«خداوند خيانت چشمها و آنچه دلها پنهان مي‌دارند مي‌داند.»

 

4-      پيامبر مکرم اسلام صلي الله عليه و آله (خصال شيخ صدوق 1/120):

«هر چشمي در روز قيامت گريان است جز سه چشم، چشمي که در دنيا از خوف خدا گريسته، چشمي که از نگاه به حرام خدا خود‌داري کرده و چشمي که در راه خدا نخوابيده و شب‌زنده‌داري يا جهاد در راه خدا نموده است.»

 

5-      پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله (الحکم الزاهره 1/301):

« نظر به نامحرم تيري مسموم از تيرهاي شيطان است.»

 

6-      رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله (الحکم الزاهره 1/301):

«کسي که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ايماني عطا مي‌کند که شيريني آن را در قلبش مي‌يابد.»

 

7-      حضرت امام سجاد عليه السلام (الحکم الزاهره 2/453):

«حق چشم آن است که آن را از ديدن چيزهايي که حلال نيست بپوشاني و بوسيله نگاه کردن با آن عبرت بگيري.»

 

هميشه به ياد خدا باشيم.

والسلام





عذاب واقع شدني!

آيات متعددي از قرآن کريم در شأن مولاي ما حضرت اميرالمومنين علي عليه‌السلام و بيان فضايل و افتخارات ايشان نازل شده است. در مقابل نيز آياتي درباره دشمنان و مخالفين حضرت نازل شده است. از جمله اين آيات، آيه زير است:

{ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع۱}

« تقاضا کننده‌اي تقاضاي عذابي کرد که واقع شد»

درباره شأن نزول آيه فوق نوشته‌اند:

از حضرت امام جعفر صادق عليه‌السلام به نقل از پدارن بزرگوارشان نقل شده که فرمودند: بعد از آن‌که رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم، اميرالمومنين علي عليه‌السلام را به خلافت نصب کردند و فرمودند: " من کنت مولاه فعلي مولاه" – هر که من مولاي او هستم علي مولاي اوست -، خبر به شهرهاي عرب رسيد. از آن جمله خبر به گوش نعمان بن حارث فهري رسيد، با ناقه خود از ديارش حرکت نموده به نزد رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم مشرف شد و عرضه داشت: به ما دستور دادي که به "لا اله الا الله" اعتراف کنيم، و نيز به اين‌که تو رسول خدايي شهادت دهيم و دستور دادي جهاد کنيم، حج به‌جاي آوريم، روزه بگيريم، نماز بخوانيم و ما هم قبول کرديم، آيا به اين مقدار راضي نشدي؟ تا اين‌که اين پسر!! را به خلافت نصب نموده گفتي: " من کنت مولاه فعلي مولاه"، حال بگو بدانم اين از ناحيه خودت بود و يا از ناحيه خداي تعالي؟

حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: به آن خدايي سوگند که به جز او معبودي نيست، اين دستور از ناحيه خدا بود.

نعمان بن حارث، اين شخص پليد برگشت، در حالي که مي‌گفت: " بار الها اگر اين سخن حق است و از ناحيه تو است، پس سنگي از آسمان بر سر ما ببار."

همين که سخنش تمام شد و قبل از اين‌که به شتر خود برسد، خداي تعالي با سنگي آسماني بر سرش کوبيد که از زيرش خارج شد و او را در جا کشت و اين آيه را نازل فرمود: "سأل سائل بعذاب واقع" – سائلي از کفار درخواست عذابي کرد که لا محاله واقع مي‌شد.۲

هميشه به ياد خدا باشيم.

والسلام

 



1- سوره معارج – آيه 1

2- برگرفته از ترجمه تفسير الميزان





امام غائب از نظر

در روايات وارده از حضرات معصومين عليهم السلام، بارها به اين نکته تصريح شده است که براي قرآن شريف، در وراي ظاهر نوراني آن، بطن‌هايي وجود دارد. رسيدن به باطن قرآن و درک مفاهيم عاليه آن جز با استفاده از محضر پر خير و برکت اهل‌بيت عصمت و طهارت و همچنين رعايت طهارت و پاکيزگي باطني خود غير ممکن است.

تفسير قرآن کريم که در حقيقت بيان شرح و توضيح پيرامون ظواهر آيات است تنها بر عهده علماء رباني که در محضر و مکتب ائمه معصومين عليهم السلام تلمذ کرده‌اند با رعايت اصول تفسير و دوري از تفسير به رأي و ميل شخصي ممکن است. اما تأويل آيات و بيان مصاديق خاص براي آن‌ها تنها بر عهده پيامبر مکرم اسلام و اهل‌بيت گرامي آن حضرت مي‌باشد و ديگران اجازه تأويل آيات به خلاف معاني ظاهري آن‌ها را ندارند.

در بيان تأويل آيه 30 سوره مبارکه ملک اين‌چنين روايت شده است:

« قُل أرءيتم إن اصبحَ ماءوکم غوراً فمن يأتيکم بماءٍ معين »

(بگو بنگريد که اگر آب که مايه زندگاني شماست، صبح‌گاهي همه به زمين فرو رود کيست (به جز خداوند) که باز براي شما آب گوارا پديد آورد؟)

  • حضرت امام باقر عليه السلام مي‌فرمايند: اين آيه درباره امامي نازل شده است که قيام به عدل الهي مي‌کند (حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه) مي‌گويد: اگر امام شما پنهان گردد و نمي‌دانيد کجاست، چه کسي براي شما امامي مي‌فرستد که اخبار آسمان‌ها و زمين و حلال و حرام خدا را براي شما شرح دهد؟ سپس فرمودند: به خدا سوگند تأويل اين آيه نيامد و خواهد آمد.۱ 
  • از حضرت موسي بن جعفر عليه السلام درباره معناي آيه پرسيدند، حضرت فرمودند: معناي آن اين است که هرگاه مفقود نموديد امام خود را، و از نظر شما غائب و پنهان گرديد و مشاهده جمال او ننموديد، چه کسي به سوي شما امام و پيشوائي آورد؟۲ 
  • همچنين حضرت رضا عليه السلام در اين‌باره فرمودند: ائمه ابواب و درهايي هستند ميان خداوند و مخلوقاتش، و آب در اين آيه علم و دانش امام است. و مقصود آن است اگر شما مردم صبح نموديد و امام خود را در پس پرده غيبت مشاهده کرديد، کيست که علم و دانش امام را به سوي شما آورد؟ و چه کسي امام جديدي به مانند امام غائب به سوي شما مي‌فرستد؟۳ 
  • ابن بابويه ذيل آيه فوق از عمار ياسر روايت کرده، گفت: در رکاب پيغمبر صلي الله عليه و آله به جهاد رفته بودم. اميرالمومنين علي عليه‌السلام، جمعي از کفار را به قتل رسانيد. حضور پيامبر عرض کردم: اي رسول خدا، اميرالمومنين آن‌طوري که سزاوار بود در راه خدا جهاد کرد. فرمودند: اي عمار! علي از من و من از علي هستم. او وارث علم و قاضي دين من است. اگر علي نبود مومن محض و خالص، شناخته نمي‌شد. بعد از من، جنگ با او، جنگ با من است و دشمني با او دشمني با من است و دشمني با من دشمني با خداست. تسليم او تسليم من، و تسليم من تسليم با خداست. او پدر دو سبط من است و ائمه معصومين از صلب علي است و مهدي اين امت از فرزندان علي است. عرض کردم: فدايت گردم، مهدي کيست؟ فرمودند: اي عمار! خداوند با من عهد فرموده که بيرون آورد از صلب حسين فرزندم، نه امام و نهمي آن‌ها از نظر مردم غائب مي‌شود چنان‌که خداوند مي‌فرمايد: « قُل أرءيتم إن اصبحَ ماءوکم غوراً فمن يأتيکم بماءٍ معين » غيبت او طولاني است، بر مي‌گردند از آن حضرت طايفه‌اي و ثابت و برقرار مي‌مانند بر حضرتش طايفه‌اي ديگر از مردم در آخرالزمان. خارج و ظاهر گردد و دنيا را پر از عدل و داد کند، پس از آن‌که مملو از جور و ستم بوده و جهاد مي‌کند بر تأويل قرآن. چنان‌که من جهاد نمودم بر تنزيل قرآن. نام او نام من است و شباهت تام به من دارد. اي عمار! به همين زودي‌ها پس از من فتنه‌هايي برپا شود. هرگاه فتنه‌اي برخاست، از علي پيروي کن. علي با حق است و حق با علي ... .۴

خداوندا به حق مولاي ما، حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام، در ظهور امام غائب از نظر ما تعجيل فرما، چه آن‌که خود فرموده‌اي که جز تو کسي را ياراي آن ندارد که امام ما را به ما برساند.

هميشه به ياد خدا باشيم.

والسلام

--------------------------------------------------------------------------------

 1- تفسير نمونه ذيل آيه 30 سوره ملک

 2 و 3 و 4 – تفسير جامع ذيل آيه 30 سوره ملک





پيشواز عيد غدير

فخر رازي آن مريد يار غار
گفته در تفسير خود بي اختيار

هر که مي خواهد طريق اهتدا
بر علي بايد نمايد اقتدا

باز در جلد يک آن با فضل پير
اين چنين گفته به تفسير کبير

هر که دستي دامن مولا زده
چنگ اندر عروة الوثقي زده

آن که مي‌خواهد دليل قول ما
بنگرد بر قول ختم انبيا

اين چنين گفته رسول کردگار
با علي گردش کند حق حيث دار

اخطب خوارزم با نص جلي
در مناقب گفته در مدح علي

هست در مستدرک حاکم علن
ابن ماجه هم نوشته در سنن

گفته در تاريخ بغدادش خطيب
همچو اقرانش حديثي بس عجيب

گفت با عمار روزي مصطفي
گر ببيني در طريقي مرتضي

مي‌رود تنها و از مردم جدا
در مسيرت بر علي کن اقتدا

زآن که او دورت نمايد از ردي
هرگزت خارج نسازد از هدي

اي حسيني کس نگفته اين کلام
سني با علم باشد يا عوام:

بوذر و عمار و سلمان در جزا
دوزخي باشد ز حب مرتضي

ما ز راهي مي‌رويم عمار رفت
بوذر و سلمان نيکوکار رفت

شاعر: سيد رضا حسيني

يا حق!





گزارش تخلف
بعدی